پژوهشگران دانشگاه نورتومبریا انگلستان در پژوهشی خلاقانه به بررسی روابط بین باوربه نظریه توطئه و مشکلات شناختی در قالب تحریفات و افکار روانپریشانه پرداختند.

روش:

در این پژوهش پیمایشی ۱۲۰ شرکت کننده زن و مرد داوطب شدند. پرسشنامه نظریه توطئه (CTQ) برای سنجش ابعاد باور افراد به نظریه توطئه، مقیاس افکار فراطبیعی (PBS) برای سنجش افکار فراطبیعی، مقیاس افکار پارانویید (PIS) برای سنجش افکار پارانوئید، و پرسشنامه افکار اسکیزوتایپال (SPQ) برای سنجش نقایص شناختی-ادراکی، نقایص بین‌فردی، و بهم‌ریختگی اجرا شدند. ترتیب ارائه پرسشنامه‌ها به هر کدام از شرکت کنندگان به صورت تصادفی مشخص شد.

نتایج:

  1. نظریه توطئه شامل افکاری چندگانه است که طبق آن فرد بدنبال یافتن ریشه‌ها و اهداف پنهانی ضدبشری یا غیرقانونی است.
  2. ارتباط بین نظریه توطئه و مشکلات شناختی شامل بی‌هنجاری، ناتوانی، اقتدارگرایی، سطوح پایین عزت نفس، سطوح پایین توافق‌پذیری (دلپذیر بودن)، کلبی‌مسلکی سیاسی و مخالفت با مراجع قدرت از دیرباز مطرح بوده است.
  3. باور به نظریه توطئه با احساسات ناتوان در گروه‌های اجتماعی خاص و باور آنها به وجود دست‌هایی پنهان/ دشمنان برای پیشبرد رخدادهایی خاص در جهان در ارتباط است.
  4. تفاوت‌های جنسی در افکار فراطبیعی وجود دارد به طوری که زنان نسبت به مردان نمرات بیشتری در حوزه اعتقاد به ارواح، پیش‌شناخت، ادخال فکر و بطور کلی باورهای فراطبیعی دارند.
  5. در بررسی روابط بین باور به نظریه توطئه و مشکلات شناختی، مشخص شد باورهای توطئه رابطه مثبتی با باورهای فراطبیعی، افکار پارانویید، و اسکیزوتایپی دارند.
  6. تحلیل تاییدی روابط بین نظریه توطئه و مشکلات شناختی نشان داد باور به نظریه توطئه شامل افکار پارانویید و افکار اسکیزوتایپی است.

راهبردهای کارکردی:

  • با توجه به شباهت بالای باورهای زیربنای نظریه توطئه و مشکلات شناختی جدی همچون افکار بدگمانی (پارانویید)، و اسکیزوتایپی، بنظر می‌رسد لازم است افراد معتقد به نظریه توطئه از نظر سلامت روانی تحت بررسی بالینی قرار بگیرند.
  • بخش زیادی از نظریه توطئه در بین افرادی است که در کنار مشکلات و نقایص شناختی، سوگیری‌های ناشی از نبود تفکر تحلیلی دارند؛ این افراد تفکر انتقادی و دانش درستی نداشته و در بهترین حالت، اقیانوسی به عمق یک میلیمتر هستند.
  • آموزش مهارت‌های خودآگاهی، مدیریت استرس، و تفکر نقادانه کمک شایانی به کاهش پراکندگی تفکر توطئه و مشکلات شناختی در جامعه خواهد نمود.
  • در شرایط استرس بالای روانی-اجتماعی و کاهش کنترل و پیش‌بینی نسبت آینده، نظریه توطئه و مشکلات شناختی به میزان زیادی افزایش خواهند یافت که بطور معمول راهکار مطلوب شامل آموزش مهارت‌های ده‌گانه زندگی برای افزایش تسلط فرد بر جریان زندگی خویش است.
  • پاره‌ای از افراد به دلیل داشتن زیربنای شناختی مرضی و زمینه‌های اختلال اسکیزوتایپی، اختلال شخصیت پارانویید، و اختلال اسکیزوفرنی پارانویید، در هر صورت به نظریه توطئه وفادار مانده و تنها تحت تاثیر رواندرمانی‌های عمیق و دارودرمانی ممکن است شدت باورشان به نظریه توطئه کم شود.

Belief in conspiracy theories. The role of paranormal belief, paranoid ideation and schizotypy

Abstract

Surveys indicate that belief in conspiracy theories is widespread. Previous studies have indicated that such beliefs are related to agreeableness, low levels of self esteem, certain negative attitudes towards authority, and paranoia.

The current study investigated the relationship between conspiracy theory beliefs, paranormal belief, paranoid ideation, and schizotypy, in a study involving 60 females and 60 males aged 18–۵۰٫ Sex differences were found in paranormal belief, with females scoring significantly higher than males in spiritualism, precognition, psi, and overall paranormal belief.

Partial correlations controlling for sex showed that conspiracy beliefs were significantly and positively correlated with paranormal beliefs, paranoid ideation and schizotypy.

Confirmatory analysis revealed a best fit model to explain conspiracy beliefs that included schizotypy and paranoid ideation, but not paranormal beliefs. These findings suggest that paranoid ideation and schizotypy are strongly associated with belief in conspiracy theories.

 

Keywords

Conspiracy belief, Paranormal belief, Paranoid ideation, Schizotypy.

لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر ??(further reading)??