پژوهشگران دانشگاه ایالتی ویرجینیا در پژوهشی مروری به بررسی مروری تفاوت های جنسی مغزی انسان بویژه بین مردان و زنان در حوزه شکل گیری و پدیدآیی ژنتیک افسردگی و استرس پرداختند.
اهم یافته ها به شرح زیرند:
- در انسان استرس و افسردگی ارتباط تنگاتنگی در سطح مغزی با یکدیگر دارند.
- استرس های روزمره و انزوای اجتماعی هر کدام 20% از تغییرات ژنتیکی منجر به افسردگی ار در سطح مغز بر عهده دارند.
- استرس ناشی از شکست اجتماعی حدود 4% از تغییرات تجلی ژن های مغزی در نواحی خلقی را بر عهده دارد.
- تاکنون در سطح نواحی مختلف مغز 24 ژن شناسایی شده اند که تغییرات تجلی آنها تحت تاثیر استرس و افسردگی بوده و در عین حال سطح پایه فعالیتشان در دو جنس متفاوت است.
- به طور کلی، افسردگی الگوهای فعالیت ژنهای مردان و زنان را به هم نزدیک کرده و تفاوت های جنسیتی را کاهش می دهد.
- نیمی از ژنهای افسردگی که روی کروموزوم X هستند در مردان به شکلی متفاوت از زنان تغییر فعالیت می دهند. 20% از ژنهای افسردگی روی کروموزوم X در دو جنس یکسان عمل کرده و 30% از ژن های افسردگی که بر کروموزوم X هستند تنها در افسردگی زنان فعالیت می کنند.
- نقش غیر تولید مثلی ژن های کروموزوم Y در ایجاد بیماری های قلبی/عروقی، بیماری های ایمنی و افسردگی محرز شده است.
ب)
- استرس مزمن حتی در سطح خفیف می تواند منجر به تغییر الگوی فعالیت ژن های مسئول دوپامین، GABA، و گلوتامات در کرتکس پیش پیشانی شود. این الگو منحصر به افراد با کروموزوم جنسی XX (بدون توجه به وضعیت غدد جنسی) است و در افراد دارای کروموزوم جنسی XY چنین تغییری دیده نمی شود. این الگو توسط بررسی های نورو فیزیولوژیک الگوی GABA در افسردگی زنان، تایید شده است.
- الگوهای تغییر یافته تجلی ژنتیکی ناشی از استرس و افسردگی منجر به تغییر وضعیت و فعالیت سیستم ایمنی بدن می شوند.
- تفاوت های جنسی در سطح محتوای ژنتیک خونی نشانگر تفاوت های جنسی محتوای ژنتیک در مغز نیستند.
راهبردهای کارکردی:
- در پژوهش های مربوط به استرس، اضطراب و افسردگی لازم است نوروفیزیولوژی مغز مورد بررسی قرار گیرد، نه هموفیزیولوژی (فیزیولوژی خون). چون وضعیت هورمون ها و ناقلین عصبی در خون، به هیچ وجه بیانگر وضعیت ناقلین عصبی و هورمون ها در مغز نیستند.
- به نظر می رسد با توجه به تفاوت های عمده و عمیق در الگوهای فعالیت ژنتیکی مغزی، لازم است داروهای مربوط به استرس، اضطراب، و افسردگی به طور اختصاصی برای زنان و مردان حسب فعالیت الگوهای خاص ژنتیکی مغز آنها به صورت متفاوت تولید شوند.
Translating the transcriptome: Sex differences in the mechanisms of depression and stress revisited
Abstract
The past decade has produced a plethora of studies examining sex differences in the transcriptional profiles of stress and mood disorders.
As we move forward from accepting the existence of extensive molecular sex differences in the brain, to exploring the purpose of these sex differences, our approach must become more systemic and less reductionist.
History
Earlier studies have examined specific brain regions and/or cell types. To use this knowledge to develop the next generation of personalized medicine, we need to comprehend how transcriptional changes across the brain and/or the body relate to each other.
Results
We provide an overview of the relationships between baseline and depression/stress-related transcriptional sex differences, and explore contributions of preclinically identified mechanisms and their impacts on behavior.